پاکم از چشمت چو اشکی روی خاک انداختی
ماهی عشقم به قلاب نظربردیگری
برگرفتی ازنظر خاک هلاک انداختی
بغض سنگین گلویم بست راه گریه را
زانکه آشوبم درون دردناک انداختی
درخزان دوری ات سرو غرورمن شکست
سینه خیزانه به خاکم مثل تاک انداختی
تیشه نامهربانی بر نهال من زدی
هیمه وارم بر اجاق سوزناک انداختی
تابه چشم هرکسی کردی خرابم ای چنین
پشت من برخاک هر ناکس چه باک انداختی
زمزمه های تنهایی دکتر طریقی...برچسب : نویسنده : fghtarighi1 بازدید : 263